عسل عسل ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

نفس ما

خاطرات به دنيا اومدن

سلام دوستاي عزيزم بلاخره يك فرصت پيش اومد تا من بتونم بنويسم آخه اين عسل خانم خيلي كار دارن و من همش مشغولم الان هم توي بغل دايي مسعود خوابيده  و من هم اومدم اين جا . چهارشنبه 92/6/6 رفتم دكتر اصلا فكر نميكردم اخرين ويزيتم باشه چون تازه هفته 37 تموم شده بود وقتي خانم دكتر بهم گفت نهايتا تا هفته آينده فرصت داري براي زايمان تقريبا هنگ كردم بهم گفت شنبه يا يكشنبه بايد بري بيمارستان البته اگه تا اون موقع به دنيا نياد ! يك كم فكر كردم و گفتم شنبه برام نوبت بزاريد از قبل با شوهري تصميم داشتم سزارين بشم براي همين مشكلي نبود اومدم خونه به همه خبر دادم شنبه ميرم بيمارستان به هركي ميگفتم شوكه ميشد ولي شوهري تا شنيد چه بهتري د...
16 مهر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس ما می باشد